در «كوه» ثروت و شهرتی تقسيم نمی‌شد !

«پژمان جمشیدی» بازیکن سابق فوتبال کشورمان که مدتی‌ست وارد عرصه بازیگری شده؛ گویا این روزها دل پری دارد! ... به خصوص گلایه‌ نسبت به برخوردهای غیرمنصفانه برخی در قبال پیشرفت افراد !‌  ... وی با انتشار عکسی از صعود به «سبلان» در سنین کودکی به همراه پدرش؛ موفقیت در صعود به قله کوه‌ را دستمایه‌ی اعتراضش قرار داده که در نوع خود قابل تأمل است !

«پژمان جمشیدی» نوشته:

" اين اولين عكسي است كه از من در روزنامه چاپ شد (كودكي ٨ ساله قله سبلان را فتح كرد)؛ آن روزها پدر در كنار شغل معلمي عهده دار رياست هيئت كوه‌نوردي كرج هم بودن. اما وقتي اين تصوير موفقيت از من چاپ شد مردم آن روزها كه فكر مي‌كنم مهربانتر از امروز بودن هيچ اعتراضي به رسيدن من به قله و ايستادنم بر آن بلندي نكردند.

چرا نگفتند من به واسطه رياست پدر به قله رسيدم و يا گله اي نكردن كه چون پدر كوه‌نورد است، چرا پسر هم به خود اجازه مي‌دهد و پا بر كوه مي‌گذارد. آري هيچكس هيچ نگفت چون كوه جذابيتي نداشت!

در كوه ثروت و شهرتي تقسيم نمي‌شد و اصلاً چرا بايد به صعود يك كودك بي اسم و نام به قله اي بلند اعتراضي كرد و واكنشي نشان داد. اما اين آخرين قله اي بود كه صداي اعتراضي به گوشم نرسيد. از آن پس به هر بلندايي كه رسيدم، فرياد اعتراضي بلند شد؛ كه آهاااي ، آنجايي كه ايستادي جاي ماست. هميشه تمام دست يافته هايم به تهمت پول و شانس و پارتي مزين شدن اما با آرامش تمام سكوت كردم. من سكوت قله را ديده بودم.

به ياد همان ارتفاع ٤٨٥٠ متري كودكي. با خيال همان شانه هاي محكم پدر و نگراني هاي برادر بزرگتر. حالا كه به آن زمان فكر ميكنم با قلبي شكاك به طبيعت ، با خودم مي‌گويم شايد اون روز هم اعتراضي شده بود يا فريادي برآمده بود، اما صداي مردم كوهپايه كه به قله اي به آن ارتفاع نمي‌رسد. پس چه جاي امن خوبي‌ست قله مرتفع. بالايي ها كه نيازي ندارند زخمي به تو بزنند و صداي پايينترها هم كه به گوشت نمي‌رسد.

پس مدت هاست با تمام توان تنها به آن بالا مي‌انديشم و با احترام و عشق ، از كنار تمام نامهرباني‌هاي ساكنين دامنه ها و كوهپايه‌‎ها عبور مي‌كنم تا ديگر شايد صدايي نشنوم. اما باز دلم مي‌سوزد، مي‌سوزد براي همه وقتي كه در قضاوت و تهمت و اعتراض تلف مي‌شود. زندگي كوتاهتر از آنست كه دمي را براي ايستادن و حسرت به زندگي ديگران هدر دهيم. به طبيعت اجازه دهيم ارتفاع زندگيمان را خودش مشخص كند.

اگر به كاري كه مي‌كنيم ايمان داشته باشيم و اين باور در قلبمان باشد كه هيچكس در ارتفاعي كه حقش نيست نمي‌ماند، آن وقت ديگر حسرت هيچ چيز را نمي‌خوريم و مطمئنيم كه هيچكس جاي ما را در جهاني به اين عظمت نخواهد گرفت."