در میان رشته کوه های عظیم هیمالیا، غارهایی پنهان شده که مأمن یکی از شگرف ترین رازهای باستان شناسی جهان است! ... نشنال جئوگرافی" این غارها را «موستانگ» (اسب وحشی) نامیده است!
به گزارش «شفقنا»،" بقایای یک پادشاهی که در گذشته در شمال مرکزی نپال وجود داشته است. این منطقه در مکانی در معرض بادهای تند و وحشی قرار دارد که با کوه های هیمالیا پوشانده شده و به واسطه ی رودخانه ی کالی گانداکی عمیقا جدا شده است.
در این منطقه تعداد فوق العاده ای غار وجود دارد که به دست انسان ها ساخته شده است. گفته می شود که حداقل 10 هزار واحد از این غارها در این کوه ها وجود دارد.
سنگ های سست این غارها نشان می دهند که قدمت آنها به 800 سال قبل می رسد. البته این غارها هنوز هم بومیانی دارد، حتی معبد و راهبان بودایی نیز دارد که مراسم مذهبی خود را انجام می دهند. اما قدمت برخی از آنها بین 500 تا 1500 سال تخمین زده می شود و خالی از سکنه هستند.
این منطقه در حال حاضر تحت بررسی های باستان شناسان قرار دارد و اسناد و اشیایی نیز از آن استخراج شده است که در ادامه و در تصاویر مشاهده می شود:
تصاویر را در ادامه مطلب ملاحظه نمائید ...
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با توجه به پایان ایام نوروز از اهدای کتاب کودک در ازای آزاد کردن ماهیهای قرمز خانوادههای تهرانی در مراکز این سازمان خبر داد.
به گزارش «ایسنا»؛ «محمود صلاحی» از برگزاری طرح «ماهی حوض قصهها» همزمان با پایان تعطیلات نوروزی و روز جهانی کتاب کودک خبر داد و گفت: این اقدام با هدف ترویج فرهنگ مطالعه میان شهروندان و به خصوص کودکان انجام میشود.
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ادامه داد: این طرح علاوه بر ترویج فرهنگ مطالعه میان کودکان حاوی پیامهای زیست محیطی، دوستی با طبیعت و حفظ آن است، چرا که ماهیهای قرمز در حوضهای بسته که جاری نباشند، عمر بسیار بیشتری خواهند داشت.
وی با اشاره به همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران در این طرح، گفت: این برنامه در ادامه ویژهبرنامههای «استقبال از بهار» سازمان فرهنگی هنری انجام میشود که در آن میان میتوان به برنامههای ترویجی فرهنگ کتابخوانی مانند «کتاب، همسفر نوروزی من»، «امسال کتاب عیدی بدهیم» اشاره کرد.
شهروندان علاقهمند که قصد شرکت در این برنامه را دارند تا پایان فروردینماه میتوانند به فرهنگسراهای مناطق 1، 4، 7، 8، 9، 11، 12، 13، 15، 19 و 21 سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران مراجعه کنند.
بیش از 60 سال از زمانی که «ادموند هیلاری» و «تنزینگ نورگی» توانستند با رسیدن به قله «اورست» – بلندترین نقطه زمین- تاریخ ساز شوند میگذرد. تا به امروز داستانها و اطلاعات گوناگونی درباره این قله بلندقامت شنیدهایم، در این مطلب به چند نکته جالب درباره این کوه اشاره می کنیم که شاید تا به حال نمیدانستید!
1. گفته می شود رشته کوههای هیمالیا طی 60 میلیون سال شکل گرفته اند ، اما محققات عمر طولانی تری را برای اورست تخمین زده اند. سنگ هایی که بالای این کوه قرار دارند زمانی بخشی از لایه های رسوبی زیر دریا بوده اند که گفته می شود به 450 میلیون سال پیش باز می گردد. همچنین بخش هایی از کوه که در قسمت های بالاتر آن شکل گرفته است دارای فسیل هایی از موجودات زیر آب بودند که مدتها پیش در اقیانوس زندگی می کردند.
2. نام این کوه نام مردیست که هیچوقت به بالای آن صعود نکرد! «جرج اورست» یک نقشه بردار بازنشسته بود که هرگز موفق به صعود به بالای این کوه نشد. در سال 1865 انجمن سلطنتی جغرافیا نام رسمی این کوه را به یاد بود سر «جرج اورست» انتخاب کرد.
3. پیش از آنکه این کوه با نام امروزیش بر اساس نام «جرج اورست» شناخته شود نام این کوه "قله 15" (Peak XV ) بوده است. هر چند برخی هنوز معتقدند نام چینی این کوه که قدمت بیشتری نیز دارد نسبت به نام انگلیسیاش ارجحیت دارد.
4. 10درصد افرادی که به بالای این کوه صعود کرده اند در طول مسیر جان سپردند. آمار نشان داده است از هر ده نفر یک نفر در مسیر برگشت زندگی خود را از دست داده است. تقریبا هنوز 200 جسد در اطراف کوه پراکنده هستند که پیدا نشده اند.
5. «جرج مالوری» یکی از اولین نفراتی بود که به بالای این کوه صعود کرد . او دوبار دیگر نیز برای بالا رفتن از این کوه تلاش کرد اما بار سوم خبری از بازگشت او و همپای کوهنوردش اندرو ایروین نشد و آنها از سال 1924 ناپدید شدند. تا سالها خبری از این دو نبود و در نهایت جسد آنها پس از 75 سال کشف شد.
6. در این ارتفاع همچنان موجودات زنده ای یافت می شوند. حتی وقتی تا بالاترین نقطه این کوه در آسمان هم برسید که هوای کافی برای تنفس وجود ندارد نمی توانید از دست عنکبوت ها پنهان شوید.
7. در سال 1994 یک تیم تحقیقاتی با بررسی کردن این قله کشف کرد که اورست سالانه 4 میلیمتر رشد میکند!
منبع: lastsecond
یکی از خبرهای تلخی که در آخرین روزهای سال 94 مخابره شد، مصدومیت شدید یکی از کوهنوردان خوب و با سابقهی زنجانی به نام «حسین مقدم» به همراه خانوادهاش در سانحهی رانندگی بود ... حادثه در نیمه شب و در جادهای نزدیک «زنجان» رخ میدهد ... اتومبیل ایشان در مواجهه با یک خودروی سنگین (فرعی به اصلی) از جاده منحرف شده و وارونه میشود ... سرنشینان خوردو که «حسین مقدم»، مادر و خواهرش هستند به شدت مصدوم میشوند ... «مقدم» که راننده بوده از ناحیه گردن آسیب میبیند و همچنین خانوادهی وی، بستری و تحت مراقبتهای ویژه قرار میگیرند ... اما خوشبختانه آخرین خبرها حکایت از مرخص شدن مادر وی از بیمارستان، عمل امید بخش خواهرشان و جراحی رضایت بخش «حسین مقدم» دارد ... امیدواریم هر دوی این عزیزان با اراده و صلابت، بهبودی کامل یابند و بازهم «حسین مقدم» عزیز را که قرار بود بهار امسال راهی «هیمالیا» شود؛ مثل همیشه در مسیر کوهنوردی و بر فراز قلهها شاهد باشیم.
اما «محمدمعین اصفهانی» یکی دیگر از کوهنوردان و همنوردان زنجانی«مقدم»؛ در همین رابطه و با بیان اینکه قرار بود تیم کوهنوردی زنجان در قالب دو ورزشکار عازم «اورست» شود، گفته: متأسفانه «حسین مقدم» به دلیل بروز سانحه رانندگی قادر به همراهی من در این سفر نیست!
وی در گفتوگو با خبرگزاری «ایسنا» با یادآوری اینکه برنامه صعود به قله «اورست» حدود 70 روز به طول خواهد انجامید، تصریح کرد: 18 فروردینماه امسال تهران را به مقصد دوحه قطر ترک خواهیم کرد و آنگاه از دوحه عازم کاتماندو نپال خواهیم شد که امیدواریم در طول برگزاری برنامه صعود بتوانیم آن را با موفقیت پشت سر گذاشته و برای ورزش استان افتخار کسب کنیم.
این ورزشکار که سابقه حضور در اردوی تیمملی امید و نیز اردوهای هشتهزار متری زنجان را در کارنامه ورزشی خود دارد، از نبود حمایتهای لازم بهعنوان یکی از دغدغههای اصلی این رشته یاد میکند و اظهار میدارد: خوشبختانه در این صعود از حمایتهای شرکت «آسانپرداخت» برخوردار هستیم و معتقدیم این نوع حمایتها باید به صورت جدی توسط علاقهمندان به ورزش دنبال شود. وی با اشاره به اینکه اگر از این ورزش حمایتهای لازم صورت گیرد، استعدادهای خوبی در استان وجود دارد که این سمت سوق پیدا خواهند کرد، خاطرنشان کرد: امیدواریم ورزش کوهنوردی بهعنوان یکی از رشتههای مفرح در استان بیش از پیش رونق یابد.
صبح روز 11 فروردین 95 ... «تهران» خلوت است و از ترافیک همیشگی و تراکم خودروها خبری نیست ... هوا هم تمیز و مطبوع است و از آن دود و آلودگی معمول اثری نیست ... به نیت «عکاسیخیابانی» راهی میدان «تجریش» و «امامزاده صالح» میشوم ... در میانهی راه و در بزرگراه «حقانی» نظري به سمت راست میاندازم ... قامت و رخ زيباي «دماوند» یا به قولی آن «دیو سپید پای دربند» توجه ام را جلب میکند ... ناگهان ساختمانی بلند و نیمهساز مانع دیدم میشود! ... توقف میکنم ... قدری اتوبان را دنده عقب برمیگردم! ... حالا دوباره قامت «بام ایران» به وضوح پیداست ... دوربين و تجهيزات را مهيا میكنم ... با صدای قارقار «کلاغها» برآن میشوم که تصویرم را با پرواز یک پرنده نیز همراه کنم! ... کنار بزرگراه مینشینم و در منظرهیاب دوربین خیره میشوم ... حدود 45دقيقه زمان میبرد تا یکی از آنها به صورتی که میخواهم گذر كند! ... عمق میدان زیاد، سرعتِ شاتر بالا ... و در نهایت قابی «سیاه و سفید» ثبت میشود ... ساختمانی سیاه ... کوهی سپید ... و کلاغی که سیاه است؛ اما از سیاهی گریزان!